جامعه شناسی دانشی است که به بررسی وتحلیل وقایع واموراجتماعی وفردی می پردازد.مسائلی ازقبیل فقر،بیکاری ،بزهکاری،آسیب های اجتماعی،رابطه فرد با گروه ها وجامعه وبسیاری مسائل دیگر درحیطه دانش جامعه شناسی قرار می گیرد.این دانش به یک جامعه کمک می کند تابرنامه ریزی مناسب ومطلوبی برای وضعیت حال وآینده خودداشته باشد.درواقع جامعه شناسی بابررسی آسیب ها وموانع وارائه راه حل های مناسب به جامعه برای بهبود وضع موجود ورسیدن به وضعیت آرمانی کمک شایانی می کند.نکته قابل توجه آن است که متخصصان این دانش باید مبتنی برباورها،فرهنگ،رسوم وشرایط جامعه ای که درآن زندگی می کنندبه تدوین نظریه بپردازند.بدیهی است که نظریه ای که با ارزش ها وباورهای مردمان آن جامعه مغایرت داشته باشدهیچ گاه نمی تواند به بهبود وضع موجودکمک نماید.چه اینکه سبب ایجاد مشکلات جدیدی نیز می شود.
آنچه در دنیا و درکشورما به عنوان دانش جامعه شناسی دردانشگاه هاتدریس می شود،به خوبی گویای تناقض ومغایرت مذکوراست.آنچه تدریس می شودترجمان اندیشه های مادیگرایانه فلاسفه غربی است که درتضادآشکاربا بینش الهی ودینی مردم جامعه ماست.جامعه شناسی آنچنان که ازنامش پیداست بایدبه شناخت جامعه بینجامد وبه عنوان یک دانش کاربردی درخدمت مردم باشد.محصول جامعه شناسی مادیگرا آن است که امروزه درجوامع غربی به خوبی شاهدآن هستیم.این یک امرمسلم است که برای جامعه ای که ازبافت عمیق دینی و فرهنگی اسلامی واعتقاد به ماورا و جهان عقبی برخورداراست،نمی توان نسخه های مادی تجویزکرد.بنابراین این نیازبه خوبی احساس می شودکه بارجوع به پیش زمینه های اعتقادی وفرهنگی خود بایدبه تولیددانش بومی پرداخت.دانشی که واحدتحلیل آن نه عقل ابزاری اومانیستی که فطرت الهی انسان است.
دین مبین اسلام مشحون از دستورالعمل ها و قوانین مورد نیازبشربرای زندگی فردی وجمعی و رسیدن به رشدوتکامل است.سیره علمی وعملی انبیا و ائمه علیهم السلام الگوی واقعی برای زندگی است. تنهاراه برون رفت از بحران های هویتی و معرفتی دنیای امروز تکیه بردانش جامعه شناسی منبعث ازکلام وحی و سیره اولیای دین است که البته باید برای این الگوی زندگی به تولید گفتمان وطراحی نظریه پرداخت .این مطلب راادامه خواهم داد ان شاءالله.