استانداری استان و رسالت جوانان
گمانه زنی های مختلفی تاکنون درباره به دست گرفتن سکان استانداری کهگیلویه و بویراحمد شنیده شده است. روش تعیین مدیران میانی و استانی کشور در دولت جناب آقای رئیسی پدیده ای جالب توجه است و باعث رونق شور و شوق سیاسی شده است. مردم و سیاسیون در استان این حق را برای خود قائل اند که فردی را به عنوان گزینه مطلوب خود برای استانداری استان معرفی نمایند.
یک معنای این حرکت آن است که استان ما گزینه های زیادی برای تصدی استانداری دارد و نیازی به نیروی غیربومی نیست. در بین گزینه های رسانه ای مطرح شده، تنوعی از جوان و پیر و تجربه دار و بی تجربه دیده می شود. استانداری استان ما به دلیل سطح بالای اختلافات سیاسی وطایفه ای و جغرافیایی در تقسیم پست ها و مسئولیت ها، غالبا سهم غیربومی ها شده و استانداران بومی نیز نتوانسته اند رضایت مردم استان را به دست آورند. حال برای پاسخ به این سؤال که کدام گزینه برای استانداری مناسب تر است؟ باید به سؤال مهم تری پاسخ داد و آن اینکه استاندار استان ما قرار است و یا باید چه اقدامی کند؟ چه برنامه ای و چه راهبردی باید داشته باشد؟
یک سؤال دیگر آن است که عزیزان معرفی شده چه مقدار از نظام مسائل استان اطلاع و آگاهی دارند؟ میزان بیکاری، ظرفیت های اقتصادی، فرهنگی و گردشگری، وضعیت آسیب های اجتماعی، وضعیت کمی و کیفی دانشگاه ها، وضعیت تولید و اشتغال، شهرک های صنعتی و کارخانه ها، وضعیت تأمینی و امنیتی، ترافیک و حمل و نقل، وضعیت روستاها، حاشیه نشینی، حمل و نقل و ارتباطات بین شهری و....
استان ما جزو محروم ترین استان های کشور به حساب می آید. شاید مهم ترین محرومیت ما محروم بودن از خوداتکایی، اعتماد به نفس، خطرپذیری، عدم اتحاد قلوب و اذهان باشد. همین اکنون در ذهن برخی از ما مردم این ذهنیت وجود دارد که یک فرد بومی نمی تواند استاندار ما باشد. ظاهرا قرار است استان ما سکوی پرتاب و رشد مدیران دیگر مناطق باشد.
یکی از خصوصیات ما عاطفی بودن و احساسی بودن است. و این باعث می شود کنشگری سیاسی ما نیز احساسی و هیجانی شود. بدون فکر و تأمل و دقت بر روی حدود و اختیارات و سختی مسئولیت ها، در پی انتخاب نماینده و استاندار هستیم.
مردم و سیاسیون استان باید به این نکته اساسی توجه کنند که نباید تلقی نادرستی از استان در ذهن مسئولان کشوری ایجاد کرد. وزارت کشور نباید به این نتیجه برسد که برای آرام کردن و حل تنش های سیاسی قومی طایفه ای یک گزینه غیربومی را منصوب نماید. چرا ما فرصت های رشد و تعالی فرزندان خودمان را می سوزانیم؟ چرا فرصت به دست آمده برای خروج استان از زیر برچسب محرومیت را هدر می دهیم؟
داشتن گزینه های متعدد برای تصدی استانداری امری بسیار میمون و مبارک است. اما در آخر یک نفر استاندار می شود و بقیه باید به مدد او بیایند.
اما نباید مقام و مسئولیت مهم سکانداری استان را آنقدر لوث کنیم و تقلیل دهیم که هر کسی خود را برازنده این مقام بداند. به جوانگرایی و تخصص گرایی باید توجه کرد و به خود جرأت عبور از شیخوخیت گرایی، افراد امتحان پس داده را داد. امروز برخلاف گذشته استان ما از نیروی انسانی متعهد و کاردان و تحصیلکرده بالاتری برخوردار است. باید به جای کشتن امید و انگیزه خدمت ، فرصت های خدمت را برای آنان فراهم کرد. فضای نامناسب و منفعت گرایانه و متعصبانه سیاسی و فرهنگی استان در سال های گذشته جوانان زیادی را مجبور به مهاجرت کرده و خسارات زیادی به استان وارد کرده است. این فرصت طلایی که برای تبلور استعدادهای جوانان استان فراهم شده شاید دیگر تکرار نشود.
