ما آدم ها همیشه آرزوی پرواز داشته ایم.همیشه دوست داشته ایم بال دربیاوریم وبه آسمان ها برویم.مثل پرنده ها.به همین دلیل بود که این پرندگان آهنی را ساختیم تا ما را به آسمان برسانند.ولی هرچه رفتیم نرسیدیم.پرواز برای ما هدف نیست.وسیله است.برای رسیدن به ملکوت باید پرواز کرد.ماندن صلاح نیست.ماندن یعنی نیستی و مرگ.یعنی بی خبری.یعنی سکوت و سکون.
این ها بهانه ای بود تا به یاد آوریم امروز سالروز پرواز دو کبوتر عاشق است.دو کبوتر که مقصد را در پرواز یافتند و از ویرانی لانه نهراسیدند.دو موج که عدم را در آسودگی دیدند و تا رسیدن به ساحل آرامش آرام نگرفتند.یکی سید و یکی صیاد.سید شهدا و صیاد دل ها.مرتضی آوینی و صیاد شیرازی.
مرتضی و علی به عشق مرتضی علی(ع) سر از پا نشناختند و تا دیار دوست پرگشودند.
وما....
ما نیز آرزوی شهادت داریم و شوق پرواز.اما چگونه؟چه کنیم؟چه باید کرد؟چه می شود کرد؟
طریقت پرواز را آیا بلدیم.سبک بال آیا شده ایم؟
هنوز نردبان آسمان را برنداشته اند.هنوز درب شهادت را نبسته اند.
هنوز می شود....
هنوز می توانیم...