کدام یک را باید باور کرد؟
باکدام ساز باید رقصید؟
صدا و سیما شبکه های زیادی دارد.علیرغم تفاوت ها در سیاستگذاری و برنامه سازی یک وجه اشتراک کلی-پارادایم غالب-در همه شبکه ها و یرنامه های صدا و سیما-حتی شبکه های استانی-دیده می شود.«تهران زدگی»
آیا این« صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» است یا «صدا و سیمای جمهوری اسلامی تهران»؟
ایران یا تهران بماند.آیا این صدا و سیمای جمهوری اسلامی است؟
اگر جمهوری است پس باید صدای همه مردم از آن شنیده شود و همه مردم از آن دیده شوند و همه مردم آن را ببینند و...
و اگر اسلامی است باید همه اسلام در آن دیده شود و اسلام در همه آن دیده شود و...
یک شبکه ای به نام قرآن و معارف سیما وجود دارد.از این شبکه موسیقی پخش نمی شود.آوا و نمای مذهبی پخش می شود.برنامه های دینی ساخته می شود.کارشناسان مذهبی سخن می گویند.جلسات علما پخش می شود.برنامه های کودک و نوجوان مذهبی تهیه می شود .و...
این شبکه متولی ترویج اسلام از طریق تلویزیون است.
با این حساب شبکه های دیگر از این تکلیف معاف می شوند تا هنگامه عاشورا و فاطمیه و ایام تولد و شهادت ائمه فرا رسد و آنگاه وظیف ترویج دین را انجام دهند.
دین این شبکه ها دین فصلی است.
کدام را باید باور داشت؟ موسیقی و لباس و اجرا و دکور و نماهنگ و موضوع و ...شبکه قرآن را یا شبکه های دیگر را؟
بالاخره کدام حلال و کدام حرام و کدام شبهه ناک است؟
به کدام شبکه باید نگاه کرد؟
الغرض تلویزیون جای منبر را گرفته است.خودش یک منبر شده است.منبر را به خانه آورده است.خانه ها را مسجد کرده است.
نسبت دین با تلویزیون البته خود مسئله ایست.
دین ما تلویزیونی نیست که صرفا برای تماشا و تفنن باشد.
آیا تلویزیون ما دینی است؟!