از بعد از رحلت امام خمینی (ره) تاکنون همواره خط امام داشته و هر کس خود را با پیرو خط امام می داند. هر کس برای اثبات مدعای خود، پارهای از سخنان امام تکیه می کند. اما به راستی خط امام کدام است و خط امامی کیست؟
امام خمینی (ره) که بنیانگذاری بزرگترین انقلاب قرن بیستم شناخت می شود دارای شخصیتی با ابعاد گوناگون است که در پیام های سخنرانی ها و نوشته های خود به خوبی مواضع و افکار و خط و اندیشه خویش را مشخص نموده است جاودانگی انقلاب امام را قطعاً باید در خط امام جستجو کرد. شناخت امام، خط امام و خط امامی ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
پر واضح و مشخص است که خط امام (ره) همان خط پیامبر و ائمه اطهار (ع) و در واقع همان خط قرآن است. قیام امام بر ضد بی قانونی و سلطه و ستم و بی عدالتی، احترام به حقوق مردم، پایبندی مطلق به ارزش های اسلام، تفکیک اسلام ناب از اسلام آمریکایی، شجاعت و اخلاص و تقوای امام همه و همه مبنای قرآنی دارد.
مبانی نظری انقلاب اسلامی همان مبانی نظری بعثت و رسالت است. انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب دینی است. اندیشه و خط امام (ره) در همه حوزه ها و ابعاد انقلاب اسلامی وجود دارد. ایشان وصایا و سفارش های زیادی بر جای گذاشته اند. بی شک شناختن خط امام و خط امامی مستلزم رجوع؛ آرا و اندیشه های آن بزرگمرد است.
که با روشن بینی خود معیارهای بسیار زیبایی برای تشخیص خط امامی از غیر خط امامی بر جای گذاشته اند.
درون مایه انقلاب امام مبارزه با استکبار به رهبری آمریکا بود. شعاری که خود حضرت امام هیچ گاه از آن دست نکشید. شعاری که رمز بقا و ثبات نظام جمهوری اسلامی بعد از گذشت سه دهه از آن است.
اما متأسفانه بعد از رحلت ایشان عده ای خود باخته و غرب باور که مسئولیت های نظام را هم در دست گرفتند از این شعار قرآنی عدول کرده و دم از رابطه و مذاکره زدند. اینان فیالواقع ماهیت و ذات نظام سلطه را نشناخته اند. و یا در هوا و هوس ها و زراندوزی ها و عافیت طلبی دنیای خود غرقند.گذری بر سخنان امام را با این استراتژی بنیادی قرآنی آشنا می سازد.
1-نکته مهمی که ما باید به ان توجه کنیم و آن را اصل و اساسا سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کس و تا کجا ما تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبلو دارند به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند به گفتهی قرآن کریم، هرگز دست از مقابله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیب مان خواهند بود. تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکهدار نمایند (صحیفهنور، ج 21، ص 84)
همانطور که ملاحظه می شود قرآن به زیبایی ماهیت نظام سلطه را بر ملا می سازد. اساس مخالفت ها و تهاجم ها و تحریم های استکبار علیه جمهوری اسلامی این است که این نظام یک نظام دینی است. استکبار با دین مخالف است.
مگر امام خمینی (ره) نفرمود «آمریکا شیطان است ذات وجودی شیطان هم مخالفت با دین است. شیطان قسم خورده است که تمامی بندگان خدا را از راه دین منحرف نمایند. تنها کسانی از فتنه و گمراهی شیطان نجات می یابند که به ریسمان دین در همه ابعاد زندگی خود چنگ زنند. استکبار هم به تبعیت از شیطان با تحریف حقیقت، با زیبا جلوه دادن گناه و با تطمیع و ایجاد جذابیت می خواهد ذهن و دل ما را از دین و تمسک به ریسمان محکم خداوند بگسلد.
2-یکی از شعارهایی که دقیقاً بر خلاف مبانی انقلاب اسلامی سالها پیش در کشور ما مطرح شد و اکنون نیز سر داده می شود شعار تنش زدایی بوده می گفتند جمهوری اشلامی سبب ایجاد دشمنی ها و عداوت ها شده و تنش آفرین است. غافل از اینکه اساساً انقلاب اسلامی برای ایجاد تنش درست شده است.
انقلاب اسلامی آمده است تا ریشه ظلم و بی عدالتی را بر کند. نه اینکه با شیطان و ایادی آن مصالحه و مسامحه کند. چه اینکه اگر این طور بود اصلاً چه نیازی به انقلاب اسلامی بود. امام (ره) در این باره می فرماید «بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف، مورد شماتت قرار می دهند و با دلسوزیهای بی مورد و اعتراض های کودکانه می گویند «جمهوری اسلامی سبب دشمنی ها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادی شان افتاده است» که چه خوب این سئوال پاسخ داده شود که ملت های جهان سوم و مسلمانان و خصوصاً ملت ایران در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها احترام و اعتبار داشته اند، که امروزه بی اعتبار شده اند؟ اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانهی عزت و اعتبار پیامبر (ع) و ائمه معصومین (ع) را با دست های خود ویران نماید آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند به ما نوکر، آنها ابرقدرت اشند، ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند ما جیره خوارها حافظ منافع آنها نه یک ایران با هویت ایرانی- اسلامی ، بلکه ایرانی که شناسنامهاش را امریکا و شوروی صادر کند: ایرانی که او ارابهی سیاست آمریکا یا شوری را بکشد و امروزه همه مصیبت و عزای آمریکا و شوروی و شرق و غرب این است که نه تنها ملت ایران از تحت الجایگی آنان خارج شده است که دیگران را هم به خروج از سلطه جباران دعوت می کند» (صحیفه امام، ج 21، ص 90 و 91)
و در صفحه 482 از همین جلد می فرماید «این ها می گویند ایران منزوی است، الان هم می گویند مقصودشان این است که پیش ملت ها منزوی است یا مقصود این است که پیش دولت ها منزوی است؟ اگر مقصود این است که پیش ملت ها منزوی است. خوب، بیایند تجربه کنند، چند تا اتومبیل بیاورند، یکی رئیس جمهوری آمریکا را تویش بنشانند، یکی هم رئیس جمهور ی صدرگزای شوروی را بنشانند، یکی هم رئیس جمهوری فرانسه را بنشانند؛ یکی هم ملکهی انگلستان، می رویم در بلاد دیگر حتی بلاد غیر مسلمین، ببینیم که معامله مردم با این چندنفر سر کرده فرض کنید که هست- چه جوری است؟ آیا معامله همان معاملهای نیست که پاکستان با رئیس جمهور کردند؟ با آنها چی؟ با تخم مرغ و با چه تنفر از آنها پذیرایی میکنند. اگر مقصود این است که پیش دولت ها منزوی هستیم، امروز هیچ دولتی نیست که انتظار نداشته باشد که ایران به او یک نرمش نشان بدهد. آمریکا این طور است. شوروی این طور است، فرانسه این طور است: آنها منزوی هستند. این تبلیغات زیاد هی گفته می شود. گفته می شود و یک عده هم باور می کنند قبلاً البته باور زیاد بود. حالا در ایران باور کم شده است و یک عدهای خودشان را به باور میزنند و لیکن توده مردم دیگر این حزب های تبلیغاتی را باور نمی کنند.» (صحیفه امام ، ج 21، ص 482)
امروز همان غرب باوران و غرب یاوران و روشنفکران غرب زده و مزدوران نظام سلطه بیشترین هجمه را به سیاست خارجی دولت روا می دارند. تنها به این دلیل که این دولت سر تعظیم در برابر غرب خم نمی کنند و با اقتدار تمام در برابر زیاده خواهی های آنان ایستاده است.
این استراتژی قرآن است که روزی همین مستضعفین و پابرهنگان حاکمان زمین خواهند شد و روزی کاخ زر و زور و تزویر از هم فرو می پاشد و زمین را بندگان صالح خداوند به ارث می برند.