مهدی دلبند

مهدی دلبند

نویسندگان

entekhabatبالاخره پس از کش و قوس های فراوان نتیجه انتخابات بویراحمد و دنا مشخص شد و غلام محمد زارعی برای بار دوم راهی مجلس شورای اسلامی شد. او که در دوره قبل با شعار «مستقل» وارد کارزار رقابت شده بود و در طول دوره نمایندگی خود بارها چرخش سیاسی داشت، این بار با شعار دوگانه و موهوم« اعتدال- اصلاحات» به صحنه آمد. چرا که هم کاندیدای مورد حمایت دولت بود و هم مورد حمایت سید باقر موسوی و به رأی اصلاحات نیاز داشت. این خود نشان می دهد که زارعی هیچ گونه ثبات سیاسی ندارد و به تعبیر معروف حزب باد است. اما نکته قابل توجه آن است که:

  1. تعداد آرای زارعی در این دوره حدود 40 هزار رأی کمتر از دوره قبل بود.
  2. میزان آرای زارعی حدود 25 درصد کل آرای بویراحمد و دنا بود
  3. با نفر دوم  حدود 1000 رأی اختلاف داشت.

بنابراین این پیروزی نمی تواند پیروزی قاطعی تلقی شود. گرچه اسناد و مدارک معترضان نتوانست شورای محترم نگهبان را قانع نماید، اما نمی توان جولان بی شرمانه پول را انکار کرد. جریان زارعی توانست با دیکتاتوری پول و خرید شرف و عزت مردم، خود را پیروز نماید. به طور طبیعی نمی توان این حجم از پخش پول را ردیابی و اثبات کرد. نمی توان مردمی را که از یک سو هیچ ساز و کار تربیت فرهنگی و سیاسی برای آنها وجود ندارد و از جانب دیگر از فقر و محرومیت رنج می برند مقصر دانست. فقر و بی سوادی دو ابزاری است که همواره کانون های ثروت و قدرت از آنها برای حاکمیت بر مردم استفاده کرده اند. تحقیر مردم بویراحمد و اهانت هایی که به مردمان صادق و بی آلایش آن شد، بی سابقه و در تاریخ خواهد ماند. حتی امیرکبیر خواندن زارعی هم نمی تواند عملکرد ضعیف و مفتضحانه او را در مجلس نهم توجیه نماید. اما چه باید گفت وقتی عده ای نان به نرخ روز خور و زالو صفت نام امیر کبیر را خدشه دار می کنند و کسی مثل زارعی را با او مقایسه می نمایند.

اصولگرایان

بزرگترین نقد وارد بر اصولگرایی در استان عدم ساز و کار تشکیلاتی و کادرسازی است. این معضل همیشگی به ویژه در ایام انتخابات خود را نشان می دهد. در چهار دوره اخیر این جریان یک کاندیدا معرفی کرد. اما در این دوره سه کاندیدای منتسب به این جریان با هم رقابت کردند. این انشقاق باعث پراکنش آرا به نفع غلام محمد زارعی شد. در سه دوره گذشته دکتر هدایتخواه علی رغم میل باطنی خود مجبور به حضور در صحنه به عنوان کاندیدای اصولگرایان شد. در واقع امر دکتر هدایتخواه خود را فدای جریان به اصطلاح ارزشی و اصولگرایی می کرد. در این دوره نیز در آخرین دقایق و پس از آنکه مدعیان اصولگرایی نتوانستند به وحدت نظر برسند با از خود گذشتگی وارد میدان شد. هدایتخواه دین خود را به جریان ادا کرد. بر سر آمدن یا نیامدن هدایتخواه حتی در بین طرفداران وی هم اختلاف نظر وجود داشت. عده ای به این قائل بودند که هدایتخواه باید بماند و مشی فرهنگی و تربیتی خود را ادامه دهد. همچنان که خود ایشان نیز چنین نظری داشت. در مقابل پنداشت عده ای دیگر این بود که هدایتخواه باید برای نجات جریان ارزشی از انشقاق و زوال به صحنه بیاید. همین اختلاف نظر اساسی خود ضربه بزرگی به این جریان زده است.

در نهایت آنچه می توان گفت این است که جریان به اصطلاح اصولگرایی نیازمند یک بازنگری اساسی در درون خود است. شیخوخیت و عدم جوان گرایی، فرصت ندادن به نیروهای مستعد و جوان، فقدان سازوکار تشکیلاتی، مقطعی و فصلی بودن فعالیت ها، محدودن شدن فعالیت ها به حوزه سیاسی و نبودن این جریان در حوزه فرهنگی و عدم تخصص و کارایی و نیز عملکرد نامطلوب گذشته از مهم ترین ضعف های جریان اصولگرایی است. نسل جدید جوانان حزب اللهی در حال فاصله گیری از نسل اول و دوم این جریان است. این شکاف نسلی در آینده بر شدت انشقاق و عبور نسل جدید از نسل قدیم خواهد افزود. در هر صورت این انتخابات برای جریان اصولگرایی باید آغازی باشد بر یک پایان. پایان تنگ نظری ها و کوته فکری ها و آغاز فصلی جدید از فعالیت فرهنگی و سیاسی

موافقین ۰ مخالفین ۰ 16/04/09
مهدی دلبند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی