نسبت آرمان ها و سیاست خارجی در کلام امام خمینی (ره)
موضوع نسبت آرمان های انقلاب باسیاست خارجی یکی از موضوعات پر چالش دوران جمهوری اسلامی بوده است.به نحوی که هر دولتی مطابق با برداشت خود از آرمان ها سیاست خارجی خود را تنظیم می کرده است.این در حالی است که همه دولت ها امام(ره) را مبنا و معیار خود قرار داده اند.
تنش زدایی و سیاست تعامل و گفتگو رویکرد مشترک دولت روحانی و خاتمی در سیاست خارجی بوده است.تصور روشنفکرانه آنها این است که دوران انقلابی گری و آرمان گرایی به سر آمده و جمهوری اسلامی نیز باید به اصول و قواعد دموکراسی سر تعظیم فرود بیاورد. حسن روحانی در اولین کنفرانس «اقتصاد ایران ، راهکارهای دستیابی به رشد پایدار و اشتغالزا» درمیان سخنان خود، اشاره ای به مذاکرات هسته ای کرد و گفت: سر میز مذاکره نه آنها و نه ما راجع به آرمان و اصول بحث نمیکنیم، چون در دنیای امروز هر کشوری دنبال منافع و خواست خود است. پس اساس بحث سیاست خارجی منافع است و نه اصول و آرمانها. رییس جمهور در بخشی از سخنانش ضمن «متوهم» خواندن افرادی که در سیاست خارجی صحبت از «اصول و آرمان ها» می کنند گفت: «منافع مشترک اساس بحث سیاست خارجی است و اصول و آرمان در سیاست خارجی بحث نمی شود.»وی در ادامه تصریح کرد: « آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست بلکه به قلب و اراده ما وصل است؛ اگر از آن طرف ما شفافیت بیشتری نشان دهیم و فلان غنی سازی که به آن نیاز نداریم متوقف کنیم یعنی آرمان ما رفت؟»
یکی از شعارهایی که دقیقاً بر خلاف مبانی انقلاب اسلامی سالها پیش در کشور ما مطرح شد و اکنون نیز سر داده می شود شعار تنش زدایی بوده است گفته می شدجمهوری اسلامی سبب ایجاد دشمنی ها و عداوت ها شده و تنش آفرین است. غافل از اینکه اساساً انقلاب اسلامی برای ایجاد تنش درست شده است.انقلاب اسلامی آمده است تا ریشه ظلم و بی عدالتی را بر کند. نه اینکه با شیطان و ایادی آن مصالحه و مسامحه کند. چه اینکه اگر این طور بود اصلاً چه نیازی به انقلاب اسلامی بود.
امام خمینی (ره) که به عنوان بنیانگذار بزرگترین انقلاب قرن بیستم شناخت می شود دارای شخصیتی با ابعاد گوناگون است که در پیام ها سخنرانی ها و نوشته های خود به خوبی مواضع و افکار و خط و اندیشه خویش را مشخص نموده است. اشخاص و گروه های سیاسی در داخل کشور همواره خود را خط امامی دانسته و برداشت های خود از مسائل گوناگون را به امام (ره) نسبت می دهند. از این رو برای سنجش خط امامی بودن و تناسب اقوال و افعال سیاستمداران باید گفته ها و کرده های آنان را با اندیشه های امام مقایسه کرد.در اینجا بدون هیچ توصیح اضافی نسبت آرمان ها و سیاست خارجی را در کلام امام خمینی (ره) جستجو می نماییم.
- البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بینالملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطۀ جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعهطلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ میگذارند، از آن باکی نداریم و استقبال میکنیم. ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیزم، سرمایهداری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول اللّهـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ را در جهان استکبار ترویج نماییم. و دیر یا زود ملتهای دربند شاهد آن خواهند بود.
- راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهانخواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ هم اکنون اگر امریکا یک کشور اسلامی را به بهانۀ حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟ پس راهی جز مبارزه نمانده است، و باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصاً امریکا را شکست، و الزاماً یکی از دو راه را انتخاب نمود: یا شهادت. یا پیروزی. که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است.
- البته همه میدانیم که کشور ما در حال جنگ و انقلاب سختیها و مشکلاتی را تحمل کرده و کسی مدعی آن نیست که طبقات محروم و ضعیف و کمدرآمد و خصوصاً اقشار کارمند و اداری، در تنگنای مسائل اقتصادی نیستند؛ ولی آن چیزی که همۀ مردم ما فراتر از آن را فکر میکنند مسئلۀ حفظ اسلام و اصول انقلاب است. مردم ایران ثابت کردهاند که تحمل گرسنگی و تشنگی را دارند، ولی تحمل شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت.
- ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافتهاند که مبارزه با رفاهطلبی سازگار نیست؛ و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانهاند. و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرتجویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بیبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.
- نکته مهمی که ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند به گفتهی قرآن کریم، هرگز دست از مقابله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیب مان خواهند بود. تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکهدار نمایند.
- بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف، مورد شماتت قرار می دهند و با دلسوزیهای بی مورد و اعتراض های کودکانه می گویند «جمهوری اسلامی سبب دشمنی ها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادی شان افتاده است» که چه خوب است این سئوال پاسخ داده شود که ملت های جهان سوم و مسلمانان و خصوصاً ملت ایران در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها احترام و اعتبار داشته اند، که امروزه بی اعتبار شده اند؟ اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانهی عزت و اعتبار پیامبر (ع) و ائمه معصومین (ع) را با دست های خود ویران نماید آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند به ما نوکر، آنها ابرقدرت اشند، ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند ما جیره خوارها حافظ منافع آنها نه یک ایران با هویت ایرانی- اسلامی ، بلکه ایرانی که شناسنامهاش را امریکا و شوروی صادر کند: ایرانی که او ارابهی سیاست آمریکا یا شوری را بکشد و امروزه همه مصیبت و عزای آمریکا و شوروی و شرق و غرب این است که نه تنها ملت ایران از تحت الحمایگی آنان خارج شده است که دیگران را هم به خروج از سلطه جباران دعوت می کند.
- این ها می گویند ایران منزوی است، الان هم می گویند مقصودشان این است که پیش ملت ها منزوی است یا مقصود این است که پیش دولت ها منزوی است؟ اگر مقصود این است که پیش ملت ها منزوی است. خوب، بیایند تجربه کنند، چند تا اتومبیل بیاورند، یکی رئیس جمهوری آمریکا را تویش بنشانند، یکی هم رئیس جمهور ی صدرگرای شوروی را بنشانند، یکی هم رئیس جمهوری فرانسه را بنشانند؛ یکی هم ملکهی انگلستان، می رویم در بلاد دیگر حتی بلاد غیر مسلمین، ببینیم که معامله مردم با این چندنفر سر کرده فرض کنید که هست- چه جوری است؟ آیا معامله همان معاملهای نیست که پاکستان با رئیس جمهور کردند؟ با آنها چی؟ با تخم مرغ و با چه تنفر از آنها پذیرایی میکنند. اگر مقصود این است که پیش دولت ها منزوی هستیم، امروز هیچ دولتی نیست که انتظار نداشته باشد که ایران به او یک نرمش نشان بدهد. آمریکا این طور است. شوروی این طور است، فرانسه این طور است: آنها منزوی هستند. این تبلیغات زیاد هی گفته می شود. گفته می شود و یک عده هم باور می کنند قبلاً البته باور زیاد بود. حالا در ایران باور کم شده است و یک عدهای خودشان را به باور میزنند و لیکن توده مردم دیگر این حرب های تبلیغاتی را باور نمی کنند.» (صحیفه امام ، ج 21، ص 482)
- من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند. و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاهطلبی و فزونطلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامهریزی کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزادۀ جهان است.
- بر هیچ یک از مردم و مسئولین پوشیده نیست که دوام و قوام جمهوری اسلامی ایران بر پایۀ سیاست نه شرقی و نه غربی استوار است و عدول از این سیاست، خیانت به اسلام و مسلمین و باعث زوال عزت و اعتبار و استقلال کشور و ملت قهرمان ایران خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران نباید تحت هیچ شرایطی از اصول و آرمانهای مقدس و الهی خود دست بردارد. انشاءاللّه مردم سلحشور ایران کینه و خشم انقلابی و مقدس خویش را در سینهها نگه داشته و شعلههای ستم سوز آن را علیه شوروی جنایتکار و امریکای جهانخوار و اذناب آنان به کار خواهند گرفت تا به لطف خداوند بزرگ پرچم اسلام ناب محمدی ـ صلیاللّه علیه و آله و سلم ـ بر بام همۀ عالم قد برافرازد و مستضعفان و پابرهنگان و صالحان، وارثان زمین گردند.(ج21،ص155)
منابع: صحیفه امام،جلد21،صفحه74-100(پیام امام به مناسبت سالگرد کشتار خونین حجاج و قطعنامه 598)
مهدی دلبند
کارشناسی ارشد جامعه شناسی